خبر ثبت حسینیه داروغه کمتر از یک ماه پیش منتشر شد. با این بهانه بهسراغ این تکیه تاریخی رفتیم و در ۲۴ دی سال ۱۴۰۲ در صفحه تاریخ و هویت روزنامه شهرآرا از پیشینه و وضعیت کنونی آن نوشتیم. این بنا یکی از بازماندههای دوره قاجار است و بیش از ۱۵۰ سال قدمت دارد، ولی حال خوشی ندارد.
در گزارش قبلی که یکشنبه ۲۴ دیماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۱۳۳ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شد، قول دادیم قسمت دوم این گزارش را بنویسیم و این بار بهسراغ مسئولان سازمانهای مرتبط برویم و پاسخ آنان را درباره رسیدگی به وضعیت تکیه جویا شویم.
اداره اوقاف، متولی این بنای وقفی و سازمان میراثفرهنگی، حافظ وجهه تاریخی آن است که تلاش کردیم دیدگاه مسئولان آنها را در نوشته پیشرو انعکاس دهیم. همچنین بههمراه رضا صادقی، متخصص مرمت ابنیه تاریخی، دیدار با تکیه را تازه کردیم تا نظر یک کارشناس را نیز درباره وضعیت آن و چگونگی مرمتش بدانیم.
هیئتامنای حسینیه داروغه چندین سال پیش شکل گرفت تا اوضاع و احوال تکیه ناخوشاحوال پایینخیابان را سامان ببخشد. در این مدت مراسم هیئت پنجشنبه هر هفته برگزار میشود تا شعله کمسوی نیت وقف (برای عزاداری) خاموش نشود حتی گاهگاهی که سازه کهنسال حسینیه به رنج زمان دچار شده و بخشهایی از آن آسیب دیده است، همین هیئتامنا از میان عزاداران، پولی جمع کرده اند و بر زخمهای ساختمان گذاشتهاند تا فرونریزد.
نمیتوان بر هیئتامنا خرده گرفت و از زحمات آنها چشم پوشید، اما باید این حقیقت را صریح گفت که نتیجه این نوع مرهم گذاشتن غیراصولی، سازهای پریشان است که اگرچه پایههای اصلی آن به دوره قاجار بازمیگردد، سروشکل پینهبستهای دارد و آشفتگی، حرف اول را در توصیف وضعیت آن میزند.
اکنون بنای تکیه داروغه به یک رسیدگی کارشناسانه و علمی نیاز دارد تا به روزهای اوج خودش بازگردد. طبق اظهار خادم تا سالهای نخست پس از انقلاب، تولیت این حسینیه با علیاصغر غفوریان بوده است. نوشته سردری که در دوره پهلوی بر آن نصب شده است و نام تولیت آن را همین فرد بیان میکند، این گفته را تأیید میکند.
خادم در ادامه میگوید: «در سالهای پس از انقلاب، آقای غفوریان مدارک حسینیه و وقفنامه قدیمی آن را به بزرگ خانواده اقوامشکوهی داد و او هم این مدارک را به اداره اوقاف برد و تحویل این اداره داد. تولیت تکیه اکنون با اداره اوقاف است».
چند واحد تجاری هم بر سر زمین حسینیه و آبانبار آن است که به نظر میرسد وقف حسینیه شدهاند. به یکی از مغازههای تسبیحفروشی که در مجموعه واحدهای تجاری حسینیه داروغه است، سرمیزنیم.
فروشنده، یکی از ساکنان قدیمی پایینخیابان است که بارها از حوضانبار آن آب برداشته است؛ حوضانباری که با حدود سی پله و یک شیر نقرهای در پایین آن، منتظر بوده تا تشنگی کوزههای ساکنان کوچه را برطرف کند. او مدتی است در این مغازه مستأجر است. صاحب مغازه هرسال مبلغی را به اداره اوقاف میپردازد تا کاروکسبش را در این محل ادامه بدهد. این شواهد، اوقافی بودن حسینیه و مغازههای آن را تأیید میکند.
افزونبر این باید گفت در سالهای بعد از انقلاب اسلامی که بروبیای اهالی زیاد بوده، این مکان یکی از فضاهای هویتی آن بوده است؛ جایی که عزاداری و نمازجماعت در آن برقرار میشده و افزونبر این، میزبان بسیج محله و شرکتتعاونی آن بوده است تا امنیت و نیازمندیهای مردم محله کشمیریها را فراهم کند.
رضا صادقی، کارشناسارشد مرمت بناهای تاریخی، همراه ما پشت در حسینیه میایستد تا خادم آن را به رویمان بگشاید. در این تکیه تاریخی قدم میزنیم و نگاهی به سازه کنونی آن میاندازیم. از نگاه صادقی بنای تکیه مانند دیگر حسینیهها حدفاصل خانه و مسجد است؛ یک فضای گردهمایی مذهبی که در مشهد نقش ویژهای داشته است.
او احتمال اینکه این فضا یک خانه بوده که با تغییرکاربری به شکل تکیه درآمده را هم مطرح میکند و میگوید: «ممکن است این بنا بر روی یک خانه شکل گرفته باشد. اما این مسئله سندیت ندارد».
این کارشناس مرمت بیش از اینکه ارزش ساختمانی و نفاست ساخت این تکیه قاجاری را مهم بداند، به موضوع خاطره شهری و هویت محله آن اهمیت میدهد.
صادقی در ادامه، به نوع مرمتی که این بنا نیاز دارد، اشاره میکند و میگوید: «این ساختمان بیش از مرمت تاریخی به مرمت هنری نیاز دارد و بیش از استحکامبخشی، نازککاری و ایجاد پوستههای متناسب با بنا را لازم دارد. ساختار در وضعیت قبلی است و فقط مسئله الحاقات و تغییرات در بدنه است که باید برچیده و تعویض شود».
تکیه از لحاظ ساختار سالم است، اما تغییرات بنا به مسیر نگهداری آن، خلل وارد و آن را به هرجومرج بصری دچار کرده است که باید اصلاح شود.
او درباره مراحل اصلاح این آشفتگیها توضیح میدهد: «ما ابتدا نیاز به مستندنگاری و تهیه نقشه بنا داریم تا بتوانیم تصمیمهای اولیه را بگیریم. مرمت همراه با طرح باید برای تکیه اجرا شود تا مداخلات و شروع اقدامات با تصمیمها همزمان شود و این دو همراه هم باید جلو برود تا بنا به نظم و نسق برسد. ما برای بسیاری از بناهایی که جنبه هنری دارند، این کار را انجام میدهیم؛ مانند هماهنگ کردن چیدمان در یک خانه است. نقطه شروع نیز حذف زوائد و الحاقات است».
در این بنا در و پنجره فلزی، سرامیکهای نامتناسب با زمان و مکان، نور نامناسب، کفسازی حیاط ناهمخوان با فضا وجود دارد که جای آن را باید اجزا و پوستههای مرتبط با فضا بگیرد.
صادقی درباره اجرای این روند هم توضیح میدهد: «ایجاد تقویت در قسمتهای نشست یا ریزش و آمادهسازی زیرساخت برای قسمتهایی که از بین رفتهاند و میخواهیم زیرسازی کنیم، ترمیم و ایجاد قسمتهای ازبینرفته، ایجاد نماهای متناسب، اضافه شدن ملحقات در و پنجره متناسب با بنا، ایزولاسیون و رفع مشکلات تأسیساتی بنا و ایجاد تأسیسات متناسب با بنا، هماهنگ با دوره ساخت نیز باید انجام شود.
میدانید که حسینیهها و تکایای مشهد در نمایشان، آجر، مقدار مختصری کاشی و چوب دیده میشود و همه این اجزا را این حسینیه داشته است و باید به این فضا برگردد. جمعآوری مستندات تاریخی، بخش دیگری از کار است و مصاحبه با افراد محلی و قدیمی میتواند برای کشف جزئیات مربوطبه بنا مثمر باشد».
قدمت یک تکیه صدوپنجاهساله قاجاری در مشهد که همچنان بنیان قدیمی آن حفظ شده است، یکی از مزیتهای وجود این عنصر در شهر ماست.
صادقی درباره این مزیت و دیگر امتیازهای بنا میگوید: «بسیاری از حسینیههای مشهد، دستخوش تغییر و معاصرسازی شدهاند. اما این تکیه با اینکه ۱۵۰ سال قدمت دارد، ساختار اصلیاش حفظ شده است که آن را بسیار خاص میکند. یکی از مزایای تکیه، وجود حیاط مشخص است و جزو تکیههای سالم ساخت دوره قاجار مشهد محسوب میشود و خودش یک الگوی ساخت ویژه است. احتمالا مستنداتی هم برای آن پیدا میشود که بدانیم چندین سال قبل چه چهرهای داشته است.
ویژگی دیگر تکیه، آن است که ممکن است در دورهای تعویض شده باشد، ولی اصالت دارد. این در پتینه شده و ناشی از قدمت است. این در قابلیت نگهداری و مرمت دارد. از سوی دیگر در رهباغ بهشت که مورد توجه زائران است، قرار دارد».
همه ما میدانیم از بافت تاریخی در مشهد دیگر خبری نیست و باید از سلولهای تاریخی بهجایمانده در آن حرف زد.
بهگفته صادقی، وظیفه نسل ما سرشماری آنچه مانده است، نیست و باید هممان را بر مدیریت تعمیرات و نگهداری بقایای تاریخی شهر بگذاریم، بنابراین قرار گرفتن تکیه داروغه درکنار چند عنصر هویتی و تاریخی دیگر، یکی از ویژگیهای مهم آن است که نباید ساده از کنار آن گذر کرد: «این بنا موقعیت خوبی درکنار چند اثر شاخص دیگر دارد.
اینجا بخشی از محله کشمیریهاست و اجزایی شامل خانه داروغه، حسینیه داروغه، آبانبار، چند دهانه تجاری باقیمانده از گذشته و چند خانه دیگر درکنار هم قرار گرفتهاند و باید نگاه مجموعهای به آن داشته باشیم. این مجموعهها میتوانند با هم کار کنند و این نگاه باید در اولویت باشد تا نقش فرهنگی خودش را اجرا کند».
با این دادهها بهسراغ اداره اوقاف میرویم. این گوشه از گزارش باید خالی بماند تا نشانهای باشد از جای خالیای که در پاسخگویی این اداره وجود دارد. دو هفته پیگیری خبرنگار شهرآرا از این نهاد که او را با مسئولان مختلف این اداره آشنا کرده است، راه به جایی نمیبرد.
ما چند سؤال درباره تکیه تاریخی داروغه -که طبق اظهار شاهدان، مسئولیت آن برعهده اداره اوقاف است- در ذهن داریم. تماس با روابطعمومی، ما را به رئیس ناحیه ۳ اوقاف که مساجد و تکایا زیرنظر اوست، رهنمون میکند. تماسهای مکرر سپس ما را به واحد حقوقی و فرهنگی این اداره متصل میکند و پس از آن نیز مسئولی ازپی مسئولی دیگر.
از افراد پاسخ مناسبی برای علاقهمندان هویت که بارها طعم تلخ تخریب اثری تاریخی را در این شهر چشیدهاند، ندارند. این نگرانی بسیار پرقوت وجود دارد که یکی دیگر از ساختمانهای هویتی این شهر به قعر تاریخ برود و سرنوشت آن با تخریب گره بخورد.
چند سؤال ساده درباره حسینیه وجود دارد که آنها را دوباره اینجا مینویسیم و همچنان منتظر پاسخ میمانیم. شاید مسئولی در این اداره پیدا شود که پاسخ آن را بداند. نخست میخواهیم بدانیم متولی حسینیه اکنون چه کسی است؟ دوم، حسینیه را چه کسی و در چه زمانی وقف کرده است و آیا وقفنامهای برای آن وجود دارد؟ آیا از وقفنامه کهنهای که طبق نظر کهنسالان حسینیه بر روی پوست آهو نوشته و تحویل اوقاف داده شده است، خبری هست؟ به غیر از وقفنامه آیا مدارک یا اسنادی از گذشته این بنای تاریخی در آن نهاد وجود دارد؟
طبق اظهار قدیمیهای محله، این حسینیه در گذشته دارای تعدادی موقوفه بوده که درآمد آن باید صرف هزینههای آن میشده است. درباره این موقوفهها چه میگویید؟ باتوجهبه ثبت ملی شدن این اثر و ضرورت مرمت آن و اینکه این بنا بخشی از تاریخ شهر و هویت مذهبی آن است، آیا اوقاف برنامهای برای آن دارد؟
حسینیه داروغه موضوعی است که باعث تماس با احسان زهرهوندی، سرپرست معاونت میراثفرهنگی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسانرضوی، میشود.
او درباره حفاظتی که میراث برای این تکیه قاجاری در نظر دارد، میگوید: «حسینیه داروغه اخیرا به ثبت میراث ملی رسیده است و ما با ثبت این اثر و حریمی که برایش قائل هستیم، همه حمایتهای قانونی را برایش فراهم کردیم. طبیعی است اگر شخصی بخواهد به آن آسیب بزند، طبق قانون با او برخورد خواهد شد، ضمن اینکه حسینیه داروغه در همه طرحهای بالادستی هم تثبیت و حفظ شده است».
زهرهوندی نیز بر مالکیت اداره اوقاف بر این تکیه و وظیفه این سازمان برای تعمیر و نگهداری آن تأکید میکند و از تفاهمنامه میراث با اداره اوقاف خبر میدهد: «اداره اوقاف موظف است طرحهای مرمتی خود را به تأیید میراثفرهنگی برساند. اخیرا نیز یک تفاهمنامه میان میراث و اداره اوقاف بسته شده است و ما اکنون همکاریهای لازم را در برخی بناها در سطح استان مانند بابالقمان شروع کردهایم و درحال انجام توافقاتی برای دیگر بناها هستیم. این تکیه نیز انشاءا... در برنامه قرار خواهد گرفت».
تأکید بیشتر ما بر حسینیه داروغه که سرپرست معاونت میراثفرهنگی نیز برگشتپذیر بودن وضعیت آن را تأیید میکند، به صحبتهای تکمیلی دیگری میانجامد: «ما با اوقاف، تفاهمنامهای در سطح وزارتخانه امضا کردهایم. خودمان هم تفاهمنامه را در سطح استان ایجاد کردیم و جلسات مشترک ما نیز درحال شکل گرفتن است.
حتما در اولین جلسه، مسئله تکیه داروغه را مطرح میکنیم و انشاءالله با همکاری اداره اوقاف، کار مرمت آن شروع شود. از کمکهای بازآفرینی هم میتوان برای تکیه کمک گرفت؛ چون این سازمان نیز همراه است».
زهره وندی قول پیگیری جدی برای بازسازی تکیه داروغه را میدهد و از کمکهایی که سازمان میراثفرهنگی میتواند بکند، حرف میزند: «ما هرکاری از دستمان ساخته باشد، انجام میدهیم. در مرحله نخست، ثبت را انجام دادیم و حریم را مشخص کردیم. اکنون شورای فنیمان دراختیارشان است و اگر آنها طرح مرمتشان را ارائه کنند، در شورای فنی بررسی میکنیم. در کمکهای فنی و مصالح نیز با آنها مشارکت خواهیم کرد تا این حسینیه به وضعیت خوبی برسد».
* این گزارش شنبه ۱۴ بهمنماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۱۴۹ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.